زمینه و هدف: یکی از بحرانیترین مراحل زندگی زنان دوران یائسگی است و یکی از اهداف بهداشت برای همه در قرن 21، بهبود کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی زنان، بهدنبال وقوع یائسگی دست خوش تغییرات اساسی میگرددکه اهمیت فراوانی از نظر بهداشت عمومی دارد. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت ارتقای سطح سلامت و بهبود زندگی در دوران یائسگی، به منظور تعیین کیفیت زندگی زنان یائسه شهر کرمان انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی میباشد که در آن 384 نفر از زنان یائسه 64-48 ساله شهرکرمان مورد بررسی قرار گرفتند. روش نمونهگیری بهصورت نمونهگیری آسان بود. جهت تعیین کیفیت زندگی زنان از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت WHOQOL-BREF که در ایران استانداردسازی شده استفاده گردید. یافته ها: نتایج بررسی نشان داد که کیفیت زندگی کلی در 68% واحدهای مورد پژوهش در حد متوسط بوده است. میانگین نمره کیفیت زندگی در بعد جسمی برابر 05/4±22/10، در حیطه روانی برابر 7/3±48/9، در حیطه اجتماعی برابر 02/2±33/4 و در بعد محیطی برابر 05/5±73/12 بوده است . نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که یائسگی باعث تغییر در کیفیت زندگی زنان میشود بطوریکه اکثریت افراد در هر چهار حیطه جسمی- روانی- اجتماعی و محیطی کیفیت زندگی متوسطی داشتند. بنابراین توجه به طراحی و اجرای برنامههای آموزشی مناسب جهت ارتقای کیفیت زندگی این قشر از جامعه ضروری است.