[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
فرایند کارشناسی مقالات::
بانک ها و نمایه ها::
فرم نظرسنجی::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
پایگاه مرتبط

دانشگاه علوم پزشکی اردبیل

مجله دانشگاه علوم پزشکی

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲۲ نتیجه برای مدیریت

محمدعلی ززولی، مریم باقری اردبیلیان،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: پسماندهای بیمارستانی حاوی مقادیر زیادی از عوامل بیماریزای واگیر می‏باشند و تماس افراد مستعد با آنها می‏تواند موجب ایجاد بیماری‏های عفونی گردد. هدف از این مطالعه، تعیین وضعیت مدیریت مواد زائد جامد در بیمارستانهای شهر اردبیل و ارائه پیشنهاداتی جهت بهبود شرایط موجود و حل مشکلات تشخیص‏داده ‏شده می‏باشد. روش کار: مطالعه بصورت توصیفی-مقطعی و در سه ماهه تابستان سال ۸۷ انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه، چهار بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بود. ابزار گردآوری داده‏ها، چک‏لیستی حاوی ۶۴ سؤال بود که با مراجعه حضوری به بیمارستانها و مشاهده موارد موجود، تکمیل شد. داده‏های کیفی بصورت تمام‏شماری و آمار توصیفی، تجزیه و تحلیل گردید و داده‏های کمّی پس از ورود به نرم‏‏افزار Excel، محاسبه میانگین و انحراف معیار مقادیر و رسم جداول مربوطه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‏ها: میزان زباله‏های عفونی و غیرعفونی در بیمارستانهای امام، علوی، بوعلی و فاطمی بترتیب ۶۲ و ۳۸ درصد، ۶۴ و ۳۶، ۴۵ و ۵۶ درصد و ۳۲ و ۶۸ درصد بود. مواد زائد نوک تیز در جعبه‏های ایمن جمع‏آوری می‏گردید. مدت نگهداری زباله در جایگاه ذخیره موقت، بطور متوسط ۲۳ ساعت بود. گربه در تمامی جایگاه‏های موقت زباله مشاهده گردید. بجز بیمارستان امام که در آن، زباله‏های عفونی در یک زباله‏سوز دوکوره، سوزانده شده و فقط زباله‏های غیرعفونی توسط شهرداری به محل دفن زباله‏های شهری اردبیل منتقل می‏گردید، در سه بیمارستان دیگر، با وجود تفکیک زباله‏های عفونی و غیرعفونی در مبداء تولید، همه مواد زائد تولیدی بصورت مخلوط بارگیری و به محل دفن منتقل ‏‏می‏شد. نتیجه‏گیری: زباله‏های عفونی، خطرات ناشی از آنها و نحوه برخورد و دفع آنها باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرند. دو مشکل عمده در مدیریت پسماندهای بیمارستانی عبارت است از: (۱) عدم آگاهی پرسنل و مدیران بیمارستان درمورد معضلات پسماندهای بیمارستانی، (۲) عدم وجود سرمایه کافی جهت تهیه بی‏خطرسازها.
علی شهریاری، شاهین نوشین، پری سیما برقعی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: پسماندهای پزشکی رده خاصی از پسماندها می‏باشند که به دلیل ویژگی‏های عفونی و یا سمی، بسیار خطرناک هستند. برنامه‏ریزی مدیریت پسماندهای بیمارستانی با هدف جلوگیری از اثرات نامطلوب بر سلامت انسان و محیط زیست صورت می‏گیرد. هدف این مطالعه تعیین مقادبر کمی انواع پسماند و شیوه مدیریت آن در داخل و خارج بیمارستان‏های شهر گرگان است. روش کار: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال ۱۳۸۸ در هشت بیمارستان فعال شهر گرگان انجام گرفت. اطلاعات با تکمیل چک لیست و پرسش‏نامه استاندارد وزارت بهداشت که درجه اطمینان و اعتبار آن محرز گردیده، جمع‏آوری و با نرم‏افزار آماری SPSS آنالیز و تحلیل گردید. یافته‏ها: میانگین پسماندهای تولیدی در بیمارستان‏های شهر گرگان ۲۱۴۳ کیلوگرم در روز بود، که این مقدار برای پسماندهای عفونی، نوک تیز و برنده، و معمولی به ترتیب برابر ۴۲/۴۷%، ۲/۱% و ۳۸/۵۱% بود. نرخ تولید پسماند بیمارستانی به ترتیب برای پسماند کل، عفونی، نوک تیز و برنده، و عمومی برابر ۵۳/۲، ۲۱/۱، ۰۱۵/۰ و۳/۱ کیلوگرم به ازای هر تخت در روز بود. نتیجه‏گیری: درصد بالای پسماندهای عفونی نشان می‏دهد که علی‏رغم تلاش فراوان در مدیریت پسماندهای پزشکی، هنوز مشکلاتی در فرآیند مدیریت پسماندهای پزشکی، به‏ویژه در تفکیک پسماند وجود دارد، که نیازمند توجه بیشتر می‏باشد. توصیه می‏شود برای افزایش آگاهی پرسنل در خصوص تفکیک صحیح پسماندهای پزشکی، سیمنارهای آموزشی ترتیب داده شود. یادآوری این نکته مهم است که موفقیت در مدیریت پسماندهای پزشکی بدون همکاری و تشریک مساعی گروههای مختلف حِرف پزشکی امکان‏پذیر نمی‏باشد.


محمد فهیمی نیا، مهدی فضل زاده، محسن حیدری، هادی صادقی، حسن بختیاری،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: صنعت آب و فاضلاب کشور در افقی ۲۰ ساله (۱۳۸۴ ~ ۱۴۰۴) ، چشم‏اندازهای مطلوب خود را تعریف کرده است که مهم‏ترین آن دسترسی و برخورداری %۶۰ جمعیت شهری به سامانه‏های جمع‏آوری و تصفیه فاضلاب می‏باشد. هدف این مطالعه ارائه وضعیت موجود مدیریت فاضلاب شهری در ایران و اجرای طرح‏های ایجاد شبکه جمع‏آوری و ساخت تصفیه‏خانه فاضلاب و شناسایی مهم‏ترین محدودیت‏ها بر سرراه اجرای این طرح‏ها می‏باشد. روش کار: پرسشنامه‏هایی به شرکت‏های آب و فاضلاب ۱۰۱۶ منطقه شهری ارسال گردید، به‏طوری‏که نتایج ارائه‏شده در این مقاله بر اساس محتویات پرسشنامه‏ها می‏باشد. یافته‏ها: نتایج این مطالعه بیانگر آن است که در حال حاضر دو روش چاه جاذب و شبکه جمع‏آوری برای مدیریت فاضلاب انسانی و چهار روش چاه جاذب، شبکه جمع‏آوری و معابر عمومی با / بدون جوی، جهت مدیریت فاضلاب بهداشتی بکار گرفته می‏شود. در حال حاضر در ایران در حدود ۱۸% مناطق شهری، بخشی از شهر تحت پوشش شبکه جمع‏آوری فاضلاب می‏باشند که بسیار کمتر از کشورهای با درآمد متوسط است. با این حال با تکمیل طرح‏های در حال اجرا، این مقدار به میزان ۱۹% افزایش می‏یابد و به ۳۷% می‏رسد. همچنین در ۰۹/۱۹درصد از کل مناطق شهری طرح‏های ساخت تصفیه‏خانه در حال اجراست. نتیجه‏گیری: مدیریت کنونی فاضلاب در ۴۷/۴۲% شهرها برای بیش از ۵۰% سطح شهر و در ۴۲/۵۲% شهرها برای بیش از ۵۰% جمعیت شهری ایجاد مشکلات حاد ناشی از آن می‏باشند. جهت تکمیل پروژه‏های در حال اجرا محدودیت‏هایی هم وجود دارد که مهمترین آنها جنس نامناسب زمین و کم‏عرض بودن معابر می‏باشد.


جواد عدل، یاسر شکوهی، حسین کاکویی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: جوّ ایمنی حاکم بر یک محیط‌کار حاصل ارزش‏ها، نگرش‏ها و منافع فردی و گروهی، صلاحیت‌ها و الگوهای رفتاری است که تعهد به مدیریت ایمنی و سلامت شغلی سازمان، شیوه مدیریت و اثربخشی آن را مشخص می‌کند. سیستم مدیریت ایمنی و سلامت شغلی یک سیستم استقراریافته در سازمان است که عملکرد خاصی در زمینه موضوعی خود دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین نتایج ارزیابی عملکرد سیستم مزبور با نتایج اندازه‏گیری جوّ ایمنی در یک صنعت بود. روش کار: برای ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت ایمنی و سلامت شغلی، از استاندارد ممیزی سیستم مدیریت ایمنی و سلامت شغلی استرالیا (AS OHS Audit tool) استفاده شد. این ابزار دارای ۵ بخش، ۲۱ عنصر و ۱۱۷ معیار است، که هر معیار در دامنه ۰ تا ۵ امتیازدهی می‌شود. جوّ ایمنی با استفاده از ابزار جو ایمنی دانشگاه لافبوروی انگلستان که ۱۷ بُعد را مد نظر قرار می‏دهد، اندازه‏گیری گردید. یافته‏ها: از ۲۱ عنصر سیستم مدیریت ایمنی و سلامت شغلی، هفت مورد فاقد حداقل امتیاز لازم (یعنی امتیاز ۲) بودند. از ۱۷ بُعد مورد بررسی در جو ایمنی، ۹ بُعد حداقل امتیاز (امتیاز ۶) را کسب نکردند. اما به‏طور کلی امتیازات جوّ ایمنی که دارای توزیع نرمال بود، در بُعدهای مختلف با امتیازات حاصل از ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت ایمنی و سلامت شغلی همخوانی داشتند. نتیجه‏گیری: جوّ ایمنی حاکم بر صنعت کاملاً متاثر از عملکرد سیستم مدیریت ایمنی و سلامت شغلی است و می‌تواند به عنوان شاخصی برای ارزیابی عملکرد سیستم مزبور در نظر گرفته شود.


یلدا موسی زاده، حسین جباری بیرامی، علی جنتی، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: وزارت بهداشت در جهت تقویت نظام پاسخ‌گویی و کارآمد نمودن عرضه‌ خدمات سلامت، استفاده از برون‌سپاری را در ارائه‌ خدمات سلامت مجاز شمرده است. این مطالعه با هدف بهره‌گیری از نظرات خبرگان سلامت و به منظور شناسایی و اولویت‌بندی واحدهای بیمارستانی قابل برون‌سپاری و شاخص‌های مدنظر برای اجرایی نمودن این استراتژی طراحی و اجرا شده است. روش کار: مطالعه‌ی حاضر یک پژوهش کیفی، از نوع کاربردی و سه مرحله‏ای می‌باشد. مرحله‌ اول شامل بررسی مبانی نظری و مرحله‌ دوم شامل برگزاری ۳ جلسه بحث گروهی متمرکز به منظور شناسایی واحدهای بیمارستانی قابل برون‏سپاری و شاخص‌های مدنظر برای اجرایی نمودن این استراتژی بود. در مرحله‌ سوم با تهیه‌ پرسشنامه‌ دلفی بر اساس مقیاس لیکرت، شاخص‌ها و واحدهای بیمارستانی اولویت‌بندی شدند. یافته‌ها: در مجموع ۹ شاخص و ۲۹ واحد بیمارستانی طی مباحث گروهی متمرکز شناسایی و وارد نظرسنجی دلفی شدند. طی سه مرحله دلفی در مورد هر ۹ شاخص و ۲۶ واحد از ۲۹ واحد اجماع حاصل گردید. شاخص‌ کیفیت با توافق (%۱۰۰) با اهمیت‌ترین شاخص‌ و شاخص بار کاری پرسنل با توافق (%۱/۷۶) کم اهمیت‌ترین شاخص‌ مدنظر بود. بخش‏های پشتیبانی و پاراکلنیکی نیز به ترتیب بیشترین پتانسیل را برای برون‌سپاری داشتند. ریاست، مدیریت و امور مالی هم بخش‌هایی بودند که استفاده از برون سپاری در موردشان تایید نشد. نتیجه‌گیری: استفاده از برون‌سپاری به منظور مدیریت کارآمد منابع، افزایش کیفیت و رضایت ذی‌نفعان است. با توجه به وجود قابلیت برون‌سپاری در میان بسیاری از بخش‌های بیمارستانی می‌توان از آن در اداره‌ بیمارستان‌ها بهره برد و با تعریف شاخص‌های مشخص میزان موفقیت را سنجید.


محمدصالح علی طالشی، فرهاد نژاد کورکی، حمید‌رضا عظیم زاده، محمدتقی قانعیان، سیده مهدیه نماینده،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت نامناسب پسماندهای بیمارستانی یک مسئله مهم در ایران است که می‌تواند اثرات منفی بر سلامت انسان و محیط‌زیست داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدیریت پسماندها در بیمارستان‌های آموزشی شهر یزد از طریق شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها و ارائه برنامه‌های استراتژیک مدیریتی با استفاده از روش SWOT بود. روش‌ کار: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی- توسعه‌ای و روش تحقیق آن ترکیبی (پیمایشی و توصیفی- تحلیلی) است. روند پژوهش با تکمیل چک‌لیست، بازدید و مصاحبه با کارشناسان بهداشت و مدیران دانشگاه و بیمارستان‌های آموزشی شهر یزد طی دوره زمانی مهر تا اسفندماه ۱۳۹۲ انجام شد. برای تجزیه و تحلیل از ماتریس‌های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی و برای تدوین استراتژی‌ها از روش SWOT استفاده شد. یافته‌ها: جهت بهبود مدیریت پسماند در بیمارستان‌ها بر اساس روش SWOT بایستی راهبردهای SO، ST، WO و WT به ترتیب در اولویت قرار گیرند. طرح‌های مدیریت استراتژیک پسماندهای بیمارستانی مربوط به استراتژی SO بر توجه ویژه به تمامی مفاد آیین‌نامه مدیریت پسماندهای بیمارستانی، توجه ویژه به استانداردهای زیست محیطی، تخصیص بودجه کافی جهت فرایند بازیافت، توجه ویژه به کاربردی بودن پژوهش‌های مرتبط با پسماندها، نظارت کوتاه‌مدت جهت ارزیابی صحت عملکرد مدیریت پسماندها و ایجاد دوره‌های آموزشی منظم در رابطه با شیوه‌های مدیریت پسماندهای بیمارستانی تاکید دارد. نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش نشان داد که استراتژی‌ SO با تمرکز بر حداکثرسازی نقاط قوت داخلی و بهره‌مندی هر چه بیشتر از فرصت‌های خارجی بایستی در اولویت نخست مدیریت پسماندهای بیمارستانی شهر یزد در راستای ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی قرار گیرد.


عطا رفیعی، کامیار یغمائیان، سعید پرمی، محمد حسینی، امیرحسین محوی، مسعود یونسیان، ویدا پسرکلو، رامین نبی زاده،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت نامناسب پسماندهای عفونی باعث آلودگی محیط زیست و نیز انتقال بیماری‌های مختلف از طریق تماس افراد مستعد با این نوع از پسماندها می‌شود. با توجه به مشکلات موجود در مدیریت پسماندهای عفونی، توسعه و بهبود وضع موجود مدیریت پسماند عفونی ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی مدیریت پسماندهای عفونی مجتمع بیمارستانی امام خمینی شهر تهران و ارائه راهکارهای مناسب مدیریتی صورت پذیرفت.

روش کار: این مطالعه به‌صورت توصیفی- مقطعی و طی ماه‌های بهار و تابستان سال ۱۳۹۳ در مجتمع بیمارستانی امام خمینی شهر تهران انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسشنامه مورد تایید سازمان بهداشت جهانی برای مدیریت پسماند بیمارستانی بود، که با مراجعه‌ حضوری به مجتمع بیمارستانی مورد مطالعه و مشاهده‌ موارد موجود تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده‌های گرد‌آوری شده توسط نرم‌افزارهای Excel و SPSS انجام شد.

یافته‌ها: میانگین پسماند عفونی تولیدی مجتمع بیمارستانی مورد مطالعه ۱۳۸۰ کیلوگرم در روز بود. میزان تولید پسماند عفونی فصل تابستان در مقایسه با فصل بهار به‌طور قابل ملاحظه‌ای بالاتر بود. تفکیک پسماند عفونی و غیرعفونی در مبداء تولید به­گونه­ای مناسب انجام نمی‌شد. بی‌خطرسازی پسماند عفونی در مجتمع درمانی مورد مطالعه، با استفاده از فناوری هیدروکلاو انجام می‌شد.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، درصد بالای میزان تولید پسماند عفونی نشان‌دهنده‌ مشکلات موجود در مرحله تفکیک پسماند است. برای حل این معضل توصیه می‌شود برای افزایش آگاهی پرسنل در ارتباط با تفکیک صحیح پسماند بهداشتی درمانی، سمینارهای مستمر آموزشی با امتیاز بازآموزی در طول سال، برگزار گردد.          


حسن اصلانی، حسن تقی پور، زهرا امجد، رضا تقی زاده، رضا دهقانزاده،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: در جهان امروز، پسماندها از جمله آلاینده­های زیست محیطی شناخته شده هستند که نیاز به مدیریت مناسب دارند. تعیین مقادیر کمی و کیفی پسماندهای تولیدی در هر شهر و منطقه از پیش نیازهای اساسی جهت طراحی و اجرای یک برنامه صحیح مدیریت پسماند است. مطالعه حاضر با هدف تخمین سناریوهای مدیریتی مناسب برای پسماندهای تولیدی در شهرهای کوچک و همچنین تعیین وضعیت مدیریت پسماند و میزان کمیت و کیفیت پسماند تولیدی در این گونه شهرها انجام شده است.

روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. برای تعیین وضعیت موجود و نحوه مدیریت پسماندهای جامد شهری پس از بازدید میدانی از مراحل تولید، نگهداری، جمع آوری، حمل و نقل و محل دفن اطلاعات جمع آوری و مستند گردید. همچنین وضعیت پسماندهای تولیدی از نظر کمی و کیفی، میانگین پسماند تولید روزانه، سرانه هر فرد، چگالی، رطوبت، ترکیب فیزیکی و شیمیایی و ارزش حرارتی تعیین گردید. این مطالعه در بازه زمانی یکساله (در سال های ۹۱ و ۹۲) و در شهر خسروشاه استان آذربایجان­شرقی انجام شد.

یافته ها: نتیجه بررسی­های کمی نشان داد که میانگین زباله تولید شده ۶۰/۱۱ تن در روز و متوسط سرانه زباله تولیدی برای هر نفر ۶۸۸/۰کیلوگرم در روز می­باشد. نتیجه آنالیز فیزیکی زباله نشان داد که بیشترین بخش زباله تولیدی به پسماند غذایی با میزان ۴۱/۵۵ درصد اختصاص داشته و بعد از آن پلاستیک با مقدار ۹۴/۱۳ درصد در رتبه بعدی قرار دارد. همچنین از کل زباله­های تولیدی این شهر بیش از ۳۲ درصد آن قابل بازیافت می­باشد.

نتیجه گیری: با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از زباله­های تولیدی خسروشاه قابل بازیافت می­باشد، لذا در صورت مدیریت صحیح زباله­های تولیدی زمین مورد نیاز برای دفن به مقدار قابل توجهی کاهش خواهد یافت. علاوه بر این بخش قابل توجهی از پسماندهای این شهر قابلیت تبدیل به کمپوست را دارد که می­تواند بیش از ۵۰ درصد زباله­های ارسالی به محل دفن را کاهش دهد، با این حال ترکیب پسماندهای تولید شده به گونه­ای است که برای سوزاندن و تولید انرژی مناسب نمی­باشد.


علی خالق خواه *، محمد مهدی بابائی ، ناصر مظفری، یونس ششگلانی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: هوش یک دسته از توانایی­ها و مهارت­های غیرشناختی است که توانایی فرد را در مقابله با فشارهای محیطی به ویژه تنش ناشی از کار افزایش می­دهد. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش عاطفی و هوش معنوی با مدیریت استعداد پرستاران اردبیل بود.
روش کار: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل ۳۲۰ نفر از پرستاران بیمارستان امام خمینی اردبیل در سال ۱۳۹۳ بود. از بین جامعه آماری ۱۷۵ نفر از پرستاران بیمارستان به روش نمونه­ گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه هوش معنوی ۲۴-SISRI، پرسشنامه هوش هیجانی شیرینگ و پرسشنامه مدیریت استعداد بود. داده­ ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان و تحلیل مسیر با استفاده از نرم‌افزار SPSS-۲۱ و LISREL۸,۸۰ تحلیل شد.
یافته ­ها: بین مؤلفه‌های هوش عاطفی و هوش معنوی با مدیریت استعداد پرستاران رابطه مثبت وجود داشت. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که آگاهی، مدیریت خود، مهارتهای اجتماعی، خودانگیزی، آگاهی متعالی و توسعه حالت هوشیاری مدیریت استعداد پرستاران را پیش‌بینی می‌کنند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که آگاهی، آگاهی متعالی، خودانگیزی، مهارت­های اجتماعی و توسعه حالت هوشیاری از طریق مدیریت خود بر مدیریت استعداد پرستاران اثر غیرمستقیم می‌گذارد ولی مدیریت خود بر مدیریت استعداد اثر مستقیم می‌گذارد.
نتیجه­ گیری: یافته­های حاصل از این پژوهش بر کاربرد هوش عاطفی و هوش معنوی در مدیریت استعداد پرستاران تأکید دارد.
شهلا مرادی، توران سلیمانی *،
دوره ۹، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارتهای مدیریت زمان با استرسهای شغلی و بیتفاوتی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بود. تحقیق از نوع کاربردی و روش جمعآوری داده ها توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بودند که تعداد آنها ۳۲۰ نفر بود.
روش کار: روش مورد استفاده برای نمونهگیری روش تصادفی طبقه ای بود. برای تعیین حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده شد که طبق این جدول تعداد نمونه آماری ۱۷۵ نفر بدست آمد. پژوهش حاضر در دو بخش نظری و عملی انجام شد. در بخش نظری، دادههای لازم با استفاده از روش کتابخانه­ای و اسنادی و در بخش عملی، به شیوه میدانی برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه­های استاندارد ­مدیریت زمان کلدلس[۱] (۲۰۰۸) با پایایی ۸۸/۰، استرس شغلی­ (آر.اس.الیوت) با پایایی ۹۱/۰و بی تفاوتی سازمانی با پایایی ۸۵/۰ دانایی فرد و همکاران (۱۳۸۹) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تی تکنمونه ­ای انجام گرفت.
یافته ها: یافته های این مطالعه نشان دادند که هرچه مهارتهای مدیریت زمان بیشتر باشد، استرسهای شغلی کمتر میشود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین مهارتهای مدیریت زمان (هدف گذاری، فهرست بندی اولویتها و رعایت اولویتها) با استرسهای شغلی و بی­تفاوتی در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل رابطه معکوس معناداری وجود دارد.
الناز فهیمی حمیدآباد، مرتضی عالیقدری*، کورش رحمانی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: پسماندهای پزشکی به دلیل پتانسیل آنها در ایجاد اثرات زیست محیطی با اهمیت میباشند، لذا این مطالعه با هدف بررسی مدیریت پسماند های پزشکی در بیمارستانهای شهر اردبیل در سال ۱۳۹۵ انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، جامعه مورد مطالعه بیمارستانهای شهراردبیل (۷ بیمارستان) بود. اطلاعات اولیه از طریق مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و چک لیست و کمیت پسماند ها از طریق توزین انواع پسماند به مدت سه روز متوالی در یک فصل به دست آمد. همچنین برای بررسی سایر مراحل مدیریت پسماند در بیمارستانها از رهنمودهای ارائه شده توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق مقایسه وضعیت با ضوابط و رهنمود ها و آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار Excel صورت گرفت.
یافته ها: سرانه تولید پسماند در بیمارستان های مورد مطالعه ۷۴/۲ الی ۷۰/۵ کیلوگرم به ازای هر تخت در روز به دست آمد. به طور متوسط ۳۰/۴۷ درصد پسماند عادی، ۷۸/۵۰ درصد عفونی، ۹۱/۰ درصد تیز و برنده و ۰۱/۱ درصد شیمیایی- دارویی بود. میزان مطابقت مراحل اجرایی مدیریت پسماند با قوانین، ضعیف تا متوسط برآورد شد. در ۵ بیمارستان سیستم بی خطرسازی فعال وجود داشت که ۴۰ درصد آنها دارای عملکرد مناسب بودند.
نتیجه گیری: مدیریت پسماندهای پزشکی در بیمارستانهای مورد مطالعه وضعیت مطلوبی نداشت و نیازمند برنامهریزی جهت آموزش مستمر و پایش عملکرد میباشد.
سید علیرضا موسوی *، شیدا آتش‌ کار، افشین الماسی، محمدجواد شکوهی زاده، میترا امینی، زهرا سبحانی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: پسماندهای بیمارستانی از نظر مخاطرات بهداشتی و زیست محیطی در گروه مواد زائد خطرناک قرار دارند. با توجه به اینکه کارکنان بیمارستان­ها به‌طور مستقیم با زباله‌های بیمارستانی در تماس هستند، دانش و عملکرد ایمن آن­ها در مدیریت پسماند اهمیت بسیاری دارد. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سطح دانش، نگرش و عملکرد کارکنان در زمینه مدیریت پسماند بیمارستانی در بیمارستان امام حسین (ع) کرمانشاه اجرا گردید.
روش کار: این مطالعه با حجم نمونه ۱۴۹نفر از کل جامعه آماری شامل کادر بهداشتی- درمانی و دیگر کارکنان واحدهای مختلف بیمارستان امام حسین (ع) با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته در چهار بخش شامل اطلاعات فردی، سوالات آگاهی، عملکردی و نگرش طراحی شده بود، اجرا گردید.
یافته­ ها: نتایج مطالعه نشان داد که بین سطح آگاهی و عملکرد کارکنان بیمارستان در زمینه مدیریت پسماندهای بیمارستانی با متغیر­های جنس، شغل و گذراندن دوره های آموزشی رابطه معناداری از نظر آماری وجود دارد (۰۵/۰ p<)، به طوری که سطح آگاهی و عملکرد در زنان بیشتر از مردان و پرسنل شاغل در بخش های پاراکلینیک بیشتر از سایر ردههای شغلی به دست آمد. نتایج نشان داد ۵۸/۷۰ درصد پرسنل بخش های پاراکلینیکی دوره های آموزش مدیریت پسماند را گذرانده اند.
نتیجه گیری: گذراندن دوره های آموزشی مدیریت پسماند میتواند منجر به افزایش سطح آگاهی و عملکرد پرسنل گردد و نسبت به سابقه کاری و رده شغلی اهمیت و نقش مؤثرتری دارد، لذا ضرورت دارد مدیریت بیمارستانها در راستای توسعه همه جانبه برنامه های مدیریت پسماند برنامه ریزی ویژه و مداومی داشته باشند.   
محمدرضا جنگجو، مژگان زعیم دار*، سید علی جوزی، هدایت فهمی، رضا مرندی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت آب مورد استفاده در تولید محصولات کشاورزی از جنبه های بهداشت و سلامت انسان و محیطزیست بسیار مهم میباشد. این پژوهش با هدف تخمین میزان آلودگی روانابهای سطحی و آبهای زیرزمینی و شناسایی خطرات بالقوه و ارائه راهکارهای مدیریتی جهت استفاده از آنها در تولید محصولات کشاورزی جنوب شهر تهران انجام گردید.
روش کار: نقاط نمونه برداری شامل ۱۴ نقطه از شبکه جمع آوری و دفع آبهای سطحی و کانال­های آبرسانی زمین­های کشاورزی و ۷ نقطه از چاه های زیرزمینی موجود در منطقه ۱۹ شهر تهران بود. پارامترهای مورد بررسی شامل BOD، COD، نیترات، اکسیژن محلول، هدایت الکتریکی، آمونیوم، فسفات، کدورت، سختی کل، pH و SAR بود. داده های بدستآمده برای تعیین وضعیت کیفی ایستگاههای نمونه برداری وارد نرم افزار WQI گردیده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج شاخص کیفیت آب (WQI) نشان داد میزان آلودگی آب سطحی در ۱۴ نقطه نمونه برداری بین متوسط تا خیلی بد بود. ۵۷ درصد نقاط آب سطحی دارای آلودگی خیلی زیاد، ۳۶ درصد نقاط نسبتاً بد و ۷ درصد از نظر شاخص آلودگی در حد متوسط بود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه بیشترین میزان آلودگی در نواحی ۳، ۴ و ۵ منطقه مورد مطالعه بود و در این نواحی آب سطحی و زیرزمینی برای تولید محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می­گیرد، لذا محصولات تولید شده از جنبه سلامت تولیدات کشاورزی می­تواند دارای چالشهای جدی باشد. بنابراین برای مدیریت چالش ایجاد شده و بحرانهای آینده منطقه، در چارچوب برنامه ارزیابی محیط زیست، راهکارهای مدیریتی در چهار گروه برنامه ریزی، پیادهسازی و نظارت، پایش و بازنگری پیشنهاد می گردد.
 
اکبر شکری، فاطمه دباغی *، قهرمان محمودی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: ابزاری که برای جمع‌آوری داده‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد در مرحله نخست باید از روایی خوبی برخوردار بوده و در مرحله دوم باید پایایی بالاتری داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف طراحی ابزاری جهت مدیریت برنامه میانسالان در سال ۱۳۹۸ انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- کاربردی بود. ابزار موردپژوهش پرسشنامه محقق ساخته حاصل از مطالعه تطبیقی و مصاحبه بود. روایی این ابزار با نظرسنجی از ۱۴ نفر از متخصصان حوزه مدیریت خدمات بهداشتی، آموزش بهداشت، پزشک عمومی و پرستاری با استفاده از روش لاوشی انجام شد. پایایی پرسشنامه نیز با انتخاب ۳۰ نفر از کارشناسان برنامه میانسالان و با استفاده از روش آزمون- آزمون مجدد به فاصله دو هفته انجام گرفت. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS-۲۰ استفاده شد.
یافته‌ها: در مرحله روایی بر اساس نظرات ۱۴ نفر از متخصص از بین ۸۷ سؤال، تعداد ۱ سؤال با نسبت روایی محتوایی ۴۵/۰ و شاخص روایی محتوایی ۷۳/۰ از سؤالات پرسشنامه حذف و بقیه سؤالات از نظر محتوا مورد تأیید قرار گرفت. ضریب آلفا کرونباخ طی دو مرحله (مرحله اول ۸۵/۰ و مرحله دوم ۹۵/۰) و ضریب همبستگی ۹۹/۰ برای کل پرسشنامه به دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد مؤلفه مشارکت‌های مردمی و مؤلفه مدیریت اجرایی به ترتیب بیشترین و کمترین میزان همبستگی را در مدیریت خدمات سلامت میانسالان دارد؛ بنابراین سیاستگزاران و برنامه ریزان مراقبت‌های بهداشتی و درمانی می‌توانند برای ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی میانسالان به‌صورت دوره‌ای از آن استفاده کنند.
 
سیف اله جهانگیری، اسحاق رسولی *، حبیب ابراهیم پور، محمد روحی عیسی لو، محمد خیراندیش،
دوره ۱۱، شماره ۵ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: چالشهای موجود در سازمانها و مراکز دولتی از جمله دانشگاه های علوم پزشکی کشور بیانگر وجود مشکلات سازمانی متعددی میباشد و بدون شک وجود این مشکلات سبب کاهش اثربخشی، کارآیی و بهره وری سازمانی میگردد. بخش قابل توجهی از این مشکلات متوجه فرآیند انتخاب کارکنان میباشد و با توجه به وظایف شغلی خطیر کارکنان دانشگاه های علوم پزشکی اعم ازپزشکان و پرستاران و... و اهمیت آنها به عنوان محوریترین بخش سلامت که میتوانند سلامت جامعه را تضمین کنند انتخاب نادرست این کارکنان خسارات جبران ناپذیری را به سازمانها تحمیل خواهد کرد. از طرفی الگوهای انتخاب نیروی انسانی در ایران و در جهان متفاوت است. این الگوها ممکن است با توجه به عصر جهانی شدن در کشور اسلامی ایران از الگوهای غربی تبعیت کند؛ لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی فرآیند انتخاب نیروی انسانی در ایران و سایر کشورهای جهان بود.
روش کار: مطالعه حاضر یک بررسی کتابخانه ای و توصیفی است. جامعه آماری کلیه دانشگاه های علوم پزشکی کشورهای جهان و ایران میباشد و داده های مربوط به فرآیند انتخاب نیروی انسانی از طریق جستجو در منابع معتبر فارسی و انگلیسی از طریق کلیدواژه های Human Resources Selection، Human Resources Management، Selection Patterns و کتابهای مرجع مدیریت نیروی انسانی از نقاط مختلف جهان جمع آوری و بصورت مجزا بررسی گردید و در مورد الگو های مشترک و اساسی انتخاب نیروی انسانی بحث شد.
یافته ها: بررسی وضعیت انتخاب نیروی انسانی در ایران و نقاط مختلف جهان بیانگر آن است که یکسری معیارها با توجه به تفاوت های فراوان فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بین کشورها متناسب با شرایط حاکم در آن کشورها وجود دارد. اما معیارهایی مانند تخصص، تبحر، تجربه کاری، علاقه شخصی و روحیه مشارکت طلبی و... در همه این کشور ها مشترک است و بایستی در انتخاب نیروی انسانی مدنظر قرار گیرند.
نتیجه گیری: با توجه به بررسی های انجام گرفته در هر کشوری بایستی الگوهای انتخاب نیروی انسانی با توجه به شرایط حاکم آن کشور در چهارچوب منطقی صورت گیرد.
مهدی غایب زاده، حسن اصلانی، حسن تقی پور *،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش روز افزون پسماند جامد، مدیریت پسماند در کشورهای در حال توسعه را به یک چالش مهم تبدیل کرده است. هدف این تحقیق ارزیابی مقایسه­ای کاربرد زباله­سوز و سایر روش­های دفع پسماند در ایران با استفاده ار روش تحلیل سلسله مراتبی در سال ۱۳۹۷ بود.
روش کار: در این تحقیق که از نوع توصیفی- کاربردی بود، پس از تشکیل سلسله مراتب، ابتدا معیارها و گزینه­های تصمیم (۱- روش دفن بهداشتی؛ ۲- کاهش از مبدا، بازیافت+ کمپوست+ دفن بهداشتی؛ ۳- کاهش از مبدا، بازیافت+ زباله سوز+ دفن بهداشتی) انتخاب شد. سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice-۱۱ و روش تحلیل سلسله مراتبی مقایسه و آنالیز صورت گرفت.
یافته ­ها: ضریب اهمیت سه سناریو ۱- دفن بهداشتی؛ ۲- کاهش از مبدا، بازیافت+ کمپوست+ دفن بهداشتی؛ ۳- کاهش از مبدا، بازیافت+ زباله سوز+ دفن بهداشتی، برای مدیریت پسماند در ایران به ترتیب ۲۶/۰، ۴۸۶/۰ و ۲۵۵/۰ تعیین گردید و ضریب سازگاری تمامی ماتریس­های زوجی گزینه­ها کمتر از ۱/۰ بدست آمد.
نتیجه­ گیری: سناریوی دوم با وزن ۴۸۶/۰ به عنوان برترین روش برای مدیریت پسماند جامد در ایران انتخاب شد. لذا پیشنهاد می­گردد سرمایهگذاری و ایجاد زیرساخت­های لازم در کشور در راستای اولویت فوق الذکر انجام گیرد. سناریوی سوم، با وزن ۲۵۵/۰ به عنوان اولویت آخر مدیریت پسماند در کشور انتخاب شد. بنابراین توصیه می­گردد سازمان­های ناظر و مسئول بدون انجام مطالعات زیست محیطی، بهداشتی و اقتصادی مجوز نصب زباله سوز برای مدیریت پسماندهای شهری را ندهند.
کامران پروانک*، افسانه خمیس آبادی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: پدیده گرد و غبار در کشور ما به ویژه منطقه کرمان بسیار بحران­زا و حادثه­ساز است. بخشی از دلایل خسارت به عدم شناخت کافی اولویت تاثیر این پدیده بر محیط زیست برمیگردد. به همین دلیل مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و اولویت­بندی اثرات گرد و غبار بر معیارهای آب، هوا، خاک، زیست‌بوم جانوری و گیاهی شهر کرمان جهت آگاهیدادن به شهروندان و مسئولین از خسارات ناشی از این پدیده و برنامه­ریزی برای کنترل آن در سال ۱۳۹۸ انجام شد.
روش­ کار: نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بود. ۵ معیار شامل اکوسیستم آبی، خاک، هوا، زیست‌بوم گیاهی و زیست‌بوم جانوری هر کدام با  ۴ زیر معیار به عنوان معیارهای سنجش تأثیرات زیست‌محیطی گرد و غبار در نظر گرفته شد. برای گردآوری اطلاعات از روش­های کتابخانه­ای و بررسی­های میدانی (به صورت پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش کلیه متخصصین در امر محیط زیست در شهر کرمان بودند. به منظور رتبه­بندی معیارهای سنجش از مدل VIKOR استفاده شد.
یافته­ ها: از میان معیارهای مورد بررسی، معیارهای هوا، آب و خاک با استفاده از مدل VIKOR با درجه کیفیت ۰، ۱۰۵/۰ و ۳۵۱/۰ به ترتیب در رتبه­ اول، دوم و سوم تأثیرات منفی گرد و غبار قرار داشتند. معیارهای زیست بوم جانوری و گیاهی با درجه کیفیت ۶۵۶/۰ در رتبه چهارم قرار گرفتند. در بین شاخص­های پژوهش، شاخص به خطر انداختن سلامت عمومی شهروندان با افزایش فلزات سنگین، تهدید منابع آب شرب شهر و افزایش بیماریهای تنفسی به ترتیب با میانگین ۰۷/۴، ۰۴/۴ و ۰۱/۴  بالاترین میانگین اثرات زیانبار گرد و غبار را به خود اختصاص دادند.
 نتیجه گیری: بر اساس یافته­ها، از میان ۵ معیار مورد بررسی، گرد و غبار بیشترین تأثیر منفی را بر روی هوای شهر کرمان و بعد از آن به ترتیب بر روی آب و خاک منطقه داشت. بنابراین مدیریت بحران شهری کرمان بر اساس اولویت به دست آمده و برنامه­ریزی منسجم می­تواند گام­های موفقی در جهت کاهش و مقابله با پدیده گرد و غبار بردارد.
اکرم السادات سعیدمهدوی، فرزاد ستاری اردبیلی *، محمد خیراندیش، حبیب ابراهیم پور، شهرام میرزایی دریانی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: پس از گذر از عصر صنعت و اطلاعات، برای ورود به عصر خردمندی، ضرورت توجه و ارزیابی خردمندی عملی در مدیریت بیمارستان ها، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد؛ در این راستا مطالعه حاضر با هدف ایجاد مقیاسی علمی برای سنجش و ارزیابی خردمندی عملی مدیریتی در بیمارستان های وزارت بهداشت ایران انجام یافته است.
روش کار: این مطالعه کیفی- کمی بر اساس تکنیک تحلیل محتوا بر روی مصاحبه با ۲۱ نفر از مدیران بیمارستانی و اساتید مدیریت خدمات بهداشتی درمانی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها و کدگذاری باز و محوری به شناسایی ابعاد و مولفه های خردمندی منجر گردید. این مولفه ها در طراحی مقیاس سنجش خردمندی عملی مدیریتی مورد استفاده قرار گرفتند. اعتبار مقیاس با ارزیابی صوری، محتوایی و سازه ای و پایائی آن با بررسی همسانی درونی (آلفای کرونباخ) مورد تایید قرار گرفت.
یافته ها: ابعاد شناسایی شده شامل سه بعد شناختی، مدیریتی و شخصیتی و در مجموع دارای ۵ مولفه بوده که معیار طراحی مقیاس سنجش قرار گرفتند. پس از بررسی روائی صوری و روائی محتوایی (CVR برابر ۹۱/۰ و CVI برابر ۸۸/۰) و توزیع پرسشنامه در میان۳۲۳ نفر از مدیران بیمارستانها، همسانی درونی و پایائی مقیاس سنجش (آلفای کرونباخ کل برابر ۸۴/۰) محاسبه گردید. همبستگی و معنادار بودن روابط میان سنجه ها با یکدیگر و با مولفه های مقیاس (روائی سازه) نیز بر اساس تحلیل عامل تاییدی با استفاده از نرم افزار SPSS-۱۹ و لیزرل، مورد تحلیل، تایید و اعتبارسنجی قرار گرفت.
نتیجه گیری: مقیاس تدوین شده از روائی صوری، محتوایی و سازه ای و پایائی مناسبی برخوردار بوده و میتواند در بررسی وضعیت موجود خردمندی عملی مدیریتی در مدیران بیمارستانهای دانشگاهی کشور مورد استفاده قرار گیرد.
وحید نوین *، حمیدرضا جعفری، حسن هویدی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: سیستم‌های مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط‌زیست باهدف تأمین، حفظ و ارتقا سلامت افراد، جامعه و محیط پیاده‌سازی و عملیاتی می‌گردند لذا هدف اصلی این تحقیق تدوین الگوی سیستم مدیریت HSE و به‌کارگیری آن در برنامه‌ریزی توسعه پایدار، مبتنی بر هوش مصنوعی بر مبنای نظریه داده بنیاد می‌باشد.
روش کار: این پژوهش ازلحاظ هدف تحقیق کاربردی و از نوع اکتشافی می‌باشد. جمع‌آوری داده‌های کیفی و کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه‌ و در میان جامعه آماری منتخب از دانشگاه‌ها، سازمان محیط‌زیست، مراکز بهداشت و صنایع مختلف شهر تهران در سال ۱۳۹۹ صورت گرفت. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها؛ ازنظریه‌پردازی داده بنیاد با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی و نرم‌افزارهای SPSS، MaxQDA استفاده‌شده است.
یافته‌ها: نتایج این تحقیق نشان از آن دارد که اعتبار سنجی مدل با توجه به روش بازبینی مشارکت‌کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت‌کننده مدل نهایی ارائه‌شده را تائید می‌نماید و هم‌چنین تمامی اعداد آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی متغیرهای مکنون از میزان مناسبی برخوردار هستند.
 نتیجه‌گیری:  بر اساس یافته‌های این تحقیق، توجه به شناسایی هوشمند پیامدها و مخاطرات، تفکر راهبردی و مستمر به مقوله ایمنی، بهداشت و محیط زیست سبب می‌شود ساختار چندگانه توسعه پایدار مستحکم و ایستا باشد. نتایج حاصل حاکی از آن است که توسعه پایدار  به دستیابی هم‌زمان به همه اجزاء یا ابعاد با رویکردی سیستمی و یک ادراک ذهنی کل گرایانه نیاز دارد که تک‌تک ابعاد و نیز روابط بین آن‌ها را باید به‌حساب آورد.
 
ایوب پژوهان، اولیاء زارع *،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: در سال­های اخیر جهانی شدن اطلاعات، ارتباطات و اقتصاد، تأثیرات شگرفی بر سازمان­های متولی سلامت جامعه گذارده است. سازمان­های مذکور برای مواجهه­ مناسب با این تغییرات، نیاز به برنامه­ریزی استراتژیک و تحلیل محیط  دارند. تحلیل محیط داخلی، مدیران را قادر می­سازد تا راهبردهای نظام سلامت را بهتر اجرا نمایند. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف تبیین وضعیت متغیرهای مدل وایزبورد به­منظور ارتقاء و بهبود عملکرد بیمارستان شهید چمران کنگاور انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی- تحلیلی است که به­صورت مقطعی در سال ۱۳۹۹ در بیمارستان شهید چمران کنگاور انجام شد. تعداد ۱۵۰ نفر از کارکنان بیمارستان به­­روش نمونه ­گیری تصادفی ساده انتخاب و وارد مطالعه شدند. برای گردآوری داده ­ها از پرسشنامه استاندارد تشخیص سازمانی وایزبورد (۱۹۷۶) استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط اساتید خبره در حوزه مورد مطالعه مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ ۹۴۵/۰ برآورد گردید. داده­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون t و با بهره­گیری از نرم­افزار  SPSS-۲۲مورد تجزیه­وتحلیل قرار گرفت.
یافته ­ها: در میان متغیرهای مورد ارزیابی، ابعاد هدفگذاری، رهبری، ساختارسازمانی، هماهنگی، ارتباطات درون­سازمانی و نگرش نسبت به تغییر در وضعیت قوت، و بُعد مکانیسم پاداش­دهی در وضعیت ضعیف ارزیابی گردید. افزون ­بر این، بُعد نگرش نسبت به تغییر (۳۲/۱±۲۹/۳) دارای بهترین وضعیت و بُعد مکانیسم پاداش­دهی (۲۹/۱±۸۶/۴) وضعیت ضعیفی را در میان ابعاد متغیرها به­خود اختصاص داد.
نتیجه­ گیری: باتوجه به ضعیف بودن مکانیسم پاداش­دهی، در چنین وضعیتی می­توان با اصلاح و بازنگری در سیستم پاداشدهی، کارکنان بیمارستان را در ارائه خدمات با کیفیت­تر ترغیب نمود.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
۱
 

مجله سلامت و بهداشت Journal of Health
Persian site map - English site map - Created in 0.26 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4623