۹ نتیجه برای خودکارآمدی
غلامرضا شریفی راد، عبدالرحمان چرکزی، مرتضی منصوریان،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف دخانیات بعنوان یکی از عوامل افزایشدهنده بار کلی بیماریها مطرح میباشد که سالانه باعث مرگ ۴ میلیون نفر در جهان میشود. هدف این مطالعه دستهبندی دانشجویان سیگاری بر اساس مدل فراتئوری و تحلیل رابط بین متغیرهای مورد بررسی بر اساس سازههای این مدل، در بین دانشجویان پسر دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸ بود. روش کار: نوع مطالعه توصیفی تحلیلی و روش نمونهگیری، افراد در دسترس بود. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه فرم کوتاه سیگار کشیدن بر اساس سازههای مدل فراتئوری بود. آنالیز دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس انجام قرار گرفت. یافتهها: ۱۳۱ نفر (۲/۶۶%) در مرحله پیش تفکر، ۳۰ نفر (۲/۱۵%) در مرحله تفکر، ۲۶ نفر (۱/۱۳%) در مرحله آمادگی، ۸ نفر (۴%) در مرحله عمل و ۳ نفر (۵/۱%) در مرحله نگهداری بودند. با عبور از مرحله پیش تفکر به مرحله نگهداری، میزان خودکارآمدی افراد افزایش و میزان وسوسه سیگار کشیدن کاهش یافت (p<۰,۰۵). با عبور از مرحله پیش تفکر به سمت مرحله نگهداری، فوائد مصرف سیگار اگرچه کاهش نشان داد، اما این کاهش معنیدار نبود (p>۰.۰۵). اما مضرات مصرف سیگار از مرحله پیش تفکر تا مرحله نگهداری، افزایش نشان داد (p<۰.۰۵). همچنین در طی عبور از مراحل، افراد بیشتر از فرآیندهای رفتاری و کمتر از فرآیندهای شناختی استفاده کردهاند. نتیجهگیری: اکثر دانشجویان در مرحله پیش تفکر قرار دارند و مداخلات لازم جهت ترغیب آنان به ترک سیگار با استفاده از سازههای مدل فراتئوری ضروری است. افزایش خودکارآمدی و تأکید بر مضرات مصرف سیگار، باعث حرکت بهسوی مراحل آخر و ترک مصرف سیگار میشود.
یوسف پرهوده، مهدی خزلی، ناطق عباسقلی زاده،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: الگوی فرانظری یکی از رویکردهای تئوریکی برای ارتقاء فعالیت جسمانی در افراد است که بیانگر تغییر رفتار به عنوان فرایندی است که از مراحل معینی میگذرد. این پژوهش با هدف شناخت تعیینکنندههای رفتار فعالیت جسمانی در دانشجویان با الگوی فرانظری انجام شد. روش کار: این مطالعه مقطعی با مشارکت ۲۰۰ نفر دانشجوکه با روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند، انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای با سوالات: مراحل تغییر فعالیت جسمانی، خودکارآمدی، و موازنه تصمیمگیری بود. پایایی سوالات مراحل تغییر با روش آزمون- بازآزمون دوهفتهای و سوالات خودکارآمدی و موازنه تصمیمگیری با ضریب آلفای کرونباخ تایید شدند (به ترتیب ۸۲/۰، ۷۲/۰ و ۷۷/۰). آنالیز دادهها با نرم افزار SPSS-۱۹، و با استفاده از شاخصهای مرکزی و آزمونهای مربع کای، ANOVA، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد. یافته ها: بطور کلی توزیع افراد بر اساس مراحل فعالیت جسمانی بدین ترتیب بود: مرحله پیش تفکر ۴۲%، مرحله تفکر ۱۳%، مرحله آمادگی ۱۵%، مرحله عمل ۵/۱۱% و مرحله نگهداشت ۵/۱۸%. میانگین فعالیت جسمانی افراد در هفته ۲/۱۶۱±۶/۱۵۰ دقیقه بود. میزان فعالیت جسمانی طی مراحل تغییر (از پیش تفکر تا نگهداشت) روندی افزایشی را نشان داد (۰۰۱/۰>p). مراحل تغییر، خودکارآمدی و موازنه تصمیم گیری، بطور معناداری پیش بینی کننده فعالیت جسمانی بودند (۰۰۱/۰>p). نتیجهگیری: با توجه به اهمیت سازههای الگوی فرانظری در پیش بینی رفتار فعالیت جسمانی، پیشنهاد میشود مداخلات آموزشی بر اساس این سازهها بویژه برای دانشجویان مراحل غیر فعال (پیش تفکر، تفکر و آمادگی) جهت ارتقاء فعالیت جسمانی اجرا گردد.
عزیز کامران، حشمت اله حیدری،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: شیوه زندگی کم تحرک و راکد به عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای قابل تعدیل بیماری دیابت شناخته میشود، در حالی که سطح فعالیت بدنی بیماران دیابتی مطلوب نیست. این مطالعه با هدف تعیین توان تبیین کنندگی تئوری فرانظری فعالیت فیزیکی در بیماران مبتلا به دیابت انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی میباشد که جامعه آماری آن شامل بیماران دیابت نوع ۲ در شهرستان خرم آباد بودند و به روش نمونه گیری آسان تعداد ۳۹۳ نفر از آنان انتخاب و وارد مطالعه گردیدند. داده ها از طریق پرسشنامه ۵ قسمتی جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-۱۸ و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کایدو، تی مستقل و آزمون آنالیز واریانس و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: در این مطالعه اکثریت شرکت کنندگان (۹/۴۸%، ۱۹۲ نفر) در مرحله پیش تفکر و تنها ۱۵درصد افراد در مرحله نگهداری و ۶/۶ درصد در مرحله عمل بودند. تفاوت معنی داری از نظر مراحل تغییر رفتار در بین افراد با سطوح تحصیلاتی مختلف دیده شد. میانگین ورزش در روز در گروه نگهداری بطور معنی داری بیشتر از بقیه گروه ها بود و ارتباط معنیدار معکوسی بین میانگین ورزش در روز با منافع درک شده و ارتباط مستقیم معنی داری با فرایندهای تغییر، خودکارآمدی و تعادل تصمیم گیری وجود داشت. آزمون رگرسیون چندگانه خطی نشان داد که ۸/۳۳ درصد واریانس میانگین مدت ورزش در روز با سازه های مورد مطالعه قابل تبیین و پیشگویی میباشد. نتیجه گیری: تئوری مراحل تغییر رفتار توان پیشگویی کنندگی مناسبی از سطح فعالیت بدنی در بیماران دیابتی داشت. توجه به سازه های این تئوری در ارتقاء فعالیت بدنی و ارائه آموزش های مربوط در انجمن های بیماران دیابتی و مراکز درمانی توصیه می شود.
کاظم حسین زاده، شمس الدین نیکنامی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: خودکارآمدی یکی از عوامل موثر بر فعالیت بدنی میباشد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی به شناسایی تعیین کننده های خودکارآمدی خانواده برای فعالیت بدنی پرداخته است.
روش کار: پژوهش حاضر به روش کیفی است و رویکرد آنالیز محتوی انجام گردید. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد ۲۰ نفر بعنوان مشارکت کننده در این مطالعه وارد شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مقایسه ای مداوم استفاده گردید.
یافته ها: داده های بدست آمده در ۴ طبقه مفهومی شامل شرایط محیط، نقش والدین، فعالیت های رقابت کننده، و آمادگی برای فعالیت یدنی قرار گرفتند. درونمایه اصلی پژوهش «اولویت ندادن خانواده ها به فعالیت بدنی منظم در زندگی روزمره» بود که از متن داده ها استخراج گردید.
نتیجه گیری: با توجه به درونمایه اصلی و طبقاتی که از متن دادها استخراج گردیده است، فعالیت بدنی از اولویت مناسبی برای خانواده ها برخوردار نیست. لذا ارزشگذاری فعالیت بدنی برای خانواده ها و توسعه سبک زندگی فعال برای آنان مورد توصیه پژوهشگران می باشد.
رقیه حسینی کیا، لیلا قهرمانی، موسی صالحی، فرهاد عوبری، محبوبه حسینی کیا، محمد حسین کاوه،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: در چند دهه اخیر عوامل ناتوانی و مرگ های زودرس از بیماریهای عفونی واگیردار به بیماریهای مزمن و تحلیل برنده تغییر یافته است، تغییرات در رژیم غذایی عامل مهم انتقال بیماری از واگیر به غیرواگیر است. پیشگیری اولیه از این بیماریها از طریق مداخلات بر روی عادات و سلیقه های غذایی از دوران کودکی امکان پذیر میباشد، با توجه به کمبود مطالعات، مطالعه حاضر با هدف تأثیر یک برنامه آموزش تغذیه سالم بر خودکارآمدی دانشآموزان دختر در مدارس راهنمایی شهر شیراز، ایران، با استفاده از مدل پرسید تدوین یافته است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مداخله ای و نیمه تجربی بود، ۲۱۷ دانش آموز از مدارس دخترانه هر چهار ناحیه شیراز به روش نمونه گیری طبقه بندی- خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی و در دو گروه آزمایش (۱۰۴نفر) و شاهد (۱۰۵نفر) تخصیص یافتند. ابزار پژوهش یک پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که به صورت خودایفا اجرا گردید. ضریب آلفای کرونباخ برای سازه خودکارآمدی ۸۰/۰ به دست آمد. داده های پژوهش قبل و بعد از مداخله در گروههای مورد مطالعه، با استفاده از پرسشنامه مذکور جمع آوری گردید. مداخله آموزشی برای گروه آزمایش از طریق سخنرانی، بحث در گروه های کوچک، پمفلت، کتابچه آموزشی و پرسش و پاسخ اجرا شد. داده ها در نرم افزار SPSS-۱۸ با استفاده از آزمون های آماریآنالیز داده های مکرر و تی زوجی آنالیز شد.
یافته ها: میانگین تغییرات خودکارآمدی (۰۰۰۱/۰p<) در گروه مداخله پس از اتمام دوره آموزشی افزایش معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: موفقیت آمیز بودن این مطالعه نشان داد که مداخله آموزشی مبتنی بر مدل پرسید در بهبود خودکارآمدی رفتار تغذیه ای دانش آموزان مؤثر بوده است، از این رو استفاده از این مدل برای طراحی مداخلات آموزشی پیشگیریکننده مناسب به نظر میرسد.
طاهره رمضانی، غلامرضا شریفی راد، ذبیح الله قارلی پور، شهاب پاپی، سیامک محبی *،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران همودیالیزی دارای فعالیت فیزیکی منظم و خواب مناسب، در وضعیت سلامت جسمی و روحی بهتری قرار دارند. از آنجا که افزایش خودکارآمدی بیماران میتواند سبب افزایش رفتارهای مورد نظر گردد، لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزشی مبتنی بر تئوری خودکارآمدی بر فعالیت فیزیکی و خواب بیماران همودیالیزی انجام شد.
روش کار: این پژوهش، یک مطالعه مداخلهای بود که در شهر قم در سال ۱۳۹۵ انجام شد. جامعه پژوهش شامل ۷۰ بیمار همودیالیزی (۳۵ نفر در هر گروه) بود. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، خودکارآمدی (SUPPH) و پرسشنامه محقق ساخته روا و پایای فعالیت فیزیکی و خواب بود که در دو مرحله قبل و ۳ ماه بعد از آموزش جمع آوری شد. برنامه آموزشی مبتنی بر تئوری خودکارآمدی برای گروه مداخله طی ۲ جلسه نیم ساعته اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرمافزار spss-۱۶ و آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی، کای اسکوئر و مانویتنی، در سطح معنی داری ۰۵/۰ انجام شد.
یافته ها: در گروه مداخله میانگین نمرات خودکارآمدی و فعالیت فیزیکی و خواب قبل و بعد از آموزش اختلاف معنیداری داشت (۰۰۱/۰p<). همچنین بین میانگین نمرات خودکارآمدی و فعالیت فیزیکی و خواب بعد از آموزش در دو گروه مداخله و شاهد اختلاف معنی داری وجود داشت (۰۰۱/۰p<). اما در مورد اضافه وزن بین دو جلسه دیالیز (۴۴۵/۰=p) و فشارخون سیستولیک (۲۴۱/۰=p) در گروه مداخله و شاهد بعد از آموزش اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش بیماران همودیالیزی با استفاده از تئوری خودکارآمدی در انجام رفتارهای صحیح فعالیت فیزیکی و خواب تأثیرگذار بود. لذا توصیه می شود که این تئوری در کنار روش های آموزشی سنتی به کار گرفته شود.
لیلا تیموری یگانه*،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: سرمایه فرا شناختی یکی از مفاهیم روانشناسی مثبتنگر است که با ویژگیهایی از قبیل باور فرد به تواناییهایش برای دستیابی به موفقیت، داشتن پشتکار در دنبال کردن اهداف، ایجاد اسنادهای مثبت درباره خود و تحملکردن مشکلات تعریف میشود. هدف اصلی این پژوهش سنجش نقش میانجی بهزیستی روانشناختی در رابطه بین سبک زندگی ارتقادهنده سلامت با خودکارآمدی در بین پرستاران استان کرمانشاه بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری دادهها از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش مدل یابی علی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را پرستاران پنج تا از بیمارستان های استان کرمانشاه تشکیل دادند. تعداد ۳۰۰ نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان جامعه پرستاران انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خودکارآمدی عمومی، پرسشنامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی بود. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی علی استفاده شد. این تحلیل از طریق نرم افزار ایموس انجام گردید.
یافته ها: نتایج نشان دادند که سبک زندگی ارتقادهنده سلامت رابطه مستقیم و معنی داری با بهزیستی روانشناختی پرستاران دارد؛ اما سبک زندگی ارتقادهنده سلامت با خودکارآمدی رابطه معناداری نداشت. همچنین بهزیستی روانشناختی نیز با خودکارآمدی پرستاران رابطه معناداری نداشت.
نتیجه گیری: اتخاذ سبک زندگی سلامت محور یکی از راهکارهایی است که افراد برای نظم بخشی و خودسامانی در جهت دستیابی به اهداف خود برمیگزینند. پیامد سبک زندگی مناسب هر فرد «خوب بودن» وی را آگهی می دهد.
نفیسه هادی مهر، اعظم علوی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: انسان، محور بهرهوری است. کلیه سازمانها با هر مأموریتی که دارند، باید بیشترین سرمایه، وقت و برنامه خویش را به توسعه منابع انسانی اختصاص دهند که خود مستلزم وجود خلاقیت شغلی و خودکارآمدی آنها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین بهرهوری با خلاقیت شغلی و خودکارآمدی کارکنان مراکز بهداشتی شهر اصفهان انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود. ۱۳۲ نفر از کارکنان شبکه بهداشت شهر اصفهان طبق فرمول کوکران به روش تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد خلاقیت شغلی جزنی، خودکارآمدی شرر و بهرهوری جمع آوری گردیدند. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون) با نرم افزار SPSS-۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند بین میانگین نمره بهره وری با خودکارآمدی و خلاقیت شغلی کارکنان شبکه بهداشت ارتباط معنی دار وجود داشت (۰۰۱/۰p<). بین میانگین نمره بهره وری و خودکارآمدی کارکنان (۳۷۱/۰r= و ۰۰۱/۰p<) و میانگین نمره بهره وری وخلاقیت شغلی همبستگی مثبت معنی داری وجود داشت (۳۷۹/۰r= و ۰۰۱/۰p<). همچنین بین میانگین نمره خودکارآمدی و خلاقیت شغلی کارکنان نیز همبستگی مثبت و معنی دار بود (۳۲۴/۰r= و ۰۰۱/۰p<).
نتیجه گیری: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﺘﺎیﺞ پژوهش، خلاقیت شغلی و خودکارآمدی با بهره وری کارکنان مراکز بهداشتی ارتباط مستقیم و مثبت دارند. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﺎرﺑﺴﺖ یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ ذیﺮﺑﻂ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺟﻬﺖ ایﺠﺎد زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎی ﭘﺮورش ﺧﻼﻗﯿﺖ و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪی از دوره ﻫﺎی ﺿﻤﻦ ﺧﺪﻣﺖ آﺷﻨﺎیﯽ ﺑﺎ ﺷﯿﻮه ﻫﺎی ﺧﻼﻗﯿﺖ و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪی ﺑﺮای کارکنان مراکز بهداشتی اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎیﻨﺪ و در ﻫﺪایﺖ ﮐﻼس های آﻣﻮزﺷﯽ اﻗﺪاﻣﺎت ﻻزم را اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ.
سعید رحیمی، نیلوفر میکائیلی *، محمد نریمانی، سجاد بشرپور،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: دیابــت نــوع دو، عوارض جسمانی و روانشناختی فراوانی برای افراد مبتلا ایجاد میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان چشمانداز زمان بر عملکرد جنسی، خودکارآمدی هیجانی و تعارضات زناشویی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارای اختلال عملکرد جنسی بود.
روش کار: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارای اختلال عملکرد جنسی مراجعهکننده به کلینیک دیابت پارسیان شهر مشهد در سال ۱۴۰۲ تشکیل میدادند. تعداد ۳۰ نفر از این افراد به روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند و بر اساس دارابودن اختلال عملکرد جنسی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل به تصادف جایگزین شدند. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت درمان چشمانداز زمان قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از آزمونهای تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر، براتی و بوستانی پور (۱۳۸۷)، خودکارآمدی هیجانی باورلی، نیکلا و شوت (۲۰۰۸) و عملکرد جنسی زناشویی فرجنیا، حسینیان، شهیدی و صادقی (۱۳۹۳) استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره در نرم افزار spss-۲۴ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که پس از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معنیداری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای عملکرد جنسی، خودکارآمدی هیجانی و تعارضات زناشویی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارای اختلال عملکرد جنسی وجود داشت (۰۱/۰=p).
نتیجهگیری: درمان چشمانداز زمان بر عملکرد جنسی، خودکارآمدی هیجانی و تعارضات زناشویی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارای اختلال عملکرد جنسی موثر است.