[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
فرایند کارشناسی مقالات::
بانک ها و نمایه ها::
فرم نظرسنجی::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
پایگاه مرتبط

دانشگاه علوم پزشکی اردبیل

مجله دانشگاه علوم پزشکی

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۹ نتیجه برای عباسی

علی الماسی، مسعود مرادی، کیومرث شرفی، شکوفه عباسی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: مشکلات ناشی از ریزگردها به‏ویژه ذرات کوچکتر از ده میکرومتر، یکی از مهمترین مسایل مرتبط با آلودگی هوا می‏باشد. گرد و خاک وارده به اتمسفر از مناطق خشک و نیمه خشک منشأ می‏گیرد. هدف از این مطالعه تعیین تغییرات فصلی کیفیت هوای شهر کرمانشاه از نظر غلظت آلاینده PM۱۰ در دوره ۴ ساله (۹۰-۱۳۸۷) در شهر کرمانشاه می‏باشد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است، به‏طوری که در طی ۴ سال مطالعه در فصول مختلف سال، جمعاً ۱۳۳۴ نمونه از ایستگاه‏های اندازه‏گیری آلاینده‏های هوا وابسته به سازمان محیط زیست کرمانشاه جمع‏آوری گردید، سپس نمونه‏ها با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد در طول دوره ۴ ساله درصد کل فراوانی آلاینده PM۱۰ با معیار خوب، سالم، ناسالم، بسیار ناسالم و خطرناک به ترتیب ۴/۱۰، ۲/۵۹، ۴/۲۶، ۷/۰ و ۳/۳ % می‏باشد. به طوری‏که بیشترین و کمترین میزان انتشار PM۱۰ با معیار خوب (۵۰-۰)، به ترتیب در ماه‏های بهمن (۷/۳۷%) و خرداد و تیر (۰%)، فصل زمستان (۹۶/۲۱%) و تابستان (۸۱/۴%) رخ داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تیرماه و فصل تابستان بدترین کیفیت هوا را از نظر غلظت PM۱۰ داشتند، که آن نیز به دلیل تواتر و شدت ورود ریزگردها در زمان های مذکور بود. لذا ضروری است که در سطح کلان مدیریت کشوری و با همکاری کشور همسایه در کاهش این آلاینده اقدام لازم به عمل آید.


محمود کیوان آرا، عابدین ثقفی پور، فاطمه رجعتی، محمد‌هادی عباسی، محمد مطلبی، مهدی میرحیدری، سیامک محبی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت علیه زنان در همه جوامع موضوعی نگران کننده و در خور توجه است. علی‏رغم تحقیقات فراوان در مورد پیامدهای خشونت بر سلامت روان زنان، هنوز جنبه‏های ناشناخته زیادی وجود دارد. این مطالعه با هدف میزان وضعیت همسرآزاری و برخی عوامل مرتبط با آن در شهر اصفهان صورت گرفت. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی می‏باشد که جامعه پژوهش آن را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۰ تشکیل می‏دهند. ابزار گردآوری داده‏ها، پرسشنامه خودایفای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن مورد محاسبه قرار گرفته بود. داده‏ها توسط نرم افزار آماری SPSS-۱۸ با سطح اطمینان ۹۵% تحلیل شد. یافته‏ها: شایع‏ترین خشونت اعمال شده علیه زنان گروه هدف خشونت عاطفی با ۸۲/۵۲ درصد بود. شیوع خشونت کلامی در این مطالعه ۶۹/۴۷ درصد، خشونت مالی ۳۸/۳۵ درصد و خشونت جسمی ۸۷/۲۴ درصد بود. نتایج نشان داد که زنان خانه دار بیشتر در معرض خشونت‏های خانگی قرار دارند. همچنین نتایج نشان داد که انواع خشونت علیه زنان بر حسب تحصیلات یکسان نیست. مهمترین علل بروز همسرآزاری و سوء رفتار به ترتیب خستگی و بی حوصلگی همسر (۳۸/۳۷%)، بهانه گیری همسر (۱۴/۳۰%)، بدبینی شوهر (۵۴/۱۶%)، دوستان و آشنایان و دخالت آنان (۹/۹%) و حاضر جواب بودن زن (۰۴/۶%) بود. نتیجه گیری: میزان خشونت خانگی بالا بوده و جای نگرانی دارد. بهترین راهکار پیشنهادی برای کاهش خشونت خانگی علیه زنان، آموزش است. آموزش مهارت‏های زندگی در مدارس، مراکز بهداشتی درمانی و بخصوص رسانه‏ها می‏تواند مؤثر باشد. استفاده از مراکز مشاوره و ترویج فرهنگ مشاوره در بین زوجین نیز اهمیت ویژه ای دارد.


اکرم حافظی *، عفت عباسی، شمس الدین نیکنامی، عبدالرحیم نوه ابراهیم،
دوره ۸، شماره ۵ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: دانش‌آموزان از سرمایه‌های عمده انسانی هر جامعه محسوب می‌گردند و توجه به سلامت آنها نوعی سرمایه‌گذاری برای آینده قلمداد می‌گردد. یکی از راه­های مؤثر در ارتقای بهداشت دانش آموزان، تربیت مربیان بهداشت مدارس در نظام آموزش عالی است.پژوهش حاضر با هدف فرایند تدوین برنامه درسی برای دوره کارشناسی پیوسته بهداشت مدارس و اعتبارسنجی آن از دیدگاه متخصصان برنامه ریزی درسی و بهداشت مدارس انجام گرفته است.
روش کار:این پژوهش با روش تحقیق آمیخته انجام شده است. در بخش کیفی از روش اکتشافی و در بخش کمی از روشتوصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، مجموع افکار متخصصانی است که در حوزه بهداشت مدارس و برنامه درسی اظهار نظر کرده‌‌اند و این افکار در قالب اسناد و مدارک نمود داشته است و در بخش کمّی شامل ۳۰۰ تن از متخصصان برنامه درسی و بهداشت مدارس شاغل در تهران بوده است. نمونه پژوهش در بخش اعتبارسنجی الگو شامل ۱۶۸ تن از این متخصصان بود. ابزار پژوهش جهت اعتبارسنجی برنامه درسی مورد نظر، پرسشنامه‌ای محقق ساخته بود که روایی آن برطبق نظر متخصصان و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ ۹۶/۰ مورد تأیید قرار گرفته است. برای اعتبارسنجی آن از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد.
یافته­ها: یافته­­های این پژوهش نشان داد که ساختار پیشنهادی برنامه درسی برای دوره کارشناسی پیوسته بهداشت مدارس از بخش­هایی همچون اهداف، محتوا، بهداشت فردی و اجتماعی، فرایندهای رشته‌ای و ارزشیابی واحدهای عملی و تئوری تشکیل شده است. همچنین یافته­های اعتبارسنجی نشان داد که برنامه درسی برای دوره کارشناسی پیوسته بهداشت مدارس از دیدگاه متخصصان برنامه ریزی درسی و بهداشت مدارس از اعتبار لازم برخوردار بوده است.
نتیجه­گیری: با توجه به این که برنامه درسی پیشنهادی برای دوره کارشناسی پیوسته بهداشت مدارس از اعتبار لازم برخوردار است، به برنامه‌ریزان درسی و اعضای هیئت علمی حوزه بهداشت پیشنهاد می‌شود تا نسبت به تصویب این برنامه و اجرای آن در نظام آموزش عالی همت گمارند.
سعید شجاعی برجوئی*، حمیدرضا عظیم زاده، وحید طالبی وراعون، محمد جواد عباسی سریزدی، حمید سودائی زاده،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی هوا به عنوان یک عنصر فراساختاری در سیستم­ حمل و نقل شهری به عنوان یک شاخص مهم در سلامت زندگی انسان­ها در نظر گرفته می­شود. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، بررسی محدوده آلایندگی ۱۰PM انتشار یافته از دو بزرگراه اصلی شهرستان اردکان و تعیین سهم این بزرگراه­ها در ایجاد ریسک سلامت ساکنین اطراف آنان در اثر مواجهه با این آلاینده به روش مدلسازی است.
روش کار: این پژوهش به صورت توصیفی، تحلیلی و مقطعی برای دو بزرگراه میبد اردکان و اردکان نائین صورت گرفت. برای تخمین نرخ انتشار در چهار فصل سال، پراکندگی و مواجهه ۲۴ ساعته و سالانه با ۱۰PM از دو مدل IVE و AERMOD استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز برای اجرای مدل­ها با آماربرداری از طریق مشاهده، اطلاعات مرکز تحقیقات نیروی انتظامی و مرکز تحقیقات هواشناسی استان یزد جمع­آوری گردید. با تعیین شش گروه مواجهه با ۱۰PM در محدوده آلایندگی این دو بزرگراه، ارزیابی ریسک سلامت با استفاده از روابط پیشنهادی USEPA انجام شد.
یافته ­ها: در چهار فصل سال، میانگین و حداکثر غلظت محیطی ۱۰PM از بزرگراه میبد اردکان بیشتر از بزرگراه اردکان نائین پیش­بینی شد. هرچند حداقل غلظت های ۲۴ ساعته و سالانه پراکندگی ۱۰PM  بزرگراه اردکان نائین کمتر از میبد اردکان بود اما محدوده آلایندگی این بزرگراه بیشتر پیش­بینی شد. در بین شش گروه مواجهه با ۱۰PM در کلیه بازده­های زمانی، بیشترین مواجهه مربوط به پلیس راه اردکان نائین و کمترین مربوط  به ساکنین پارک شهید پایدار  بود. ریسک سرطانی و غیرسرطانی مواجهه با ۱۰PM در کلیه گروه­ها و رده­های سنی قابل قبول تخمین زده شد.
نتیجه ­گیری: با روش مدلسازی مورد استفاده، سهم دو بزرگراه مورد بررسی در ایجاد ریسک سلامتی ساکنین اطراف در محدوده قابل قبول پیش بینی شد.
داوود ادهم، اسلام مرادی اصل، عباس عباسی قهرمانلو*،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: کروناویروس‌ها خانواده بزرگی از ویروس‌ها و زیرمجموعه کروناویریده هستند که از ویروس سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماری‌های شدیدتری همچون سارس، مرس و کووید-۱۹ را شامل می‌شود و سیستم تنفسی انسان را درگیر میکند. هدف از این مطالعه بررسی سیر تغییرات علایم بالینی بیماری کووید-۱۹ در طول دوره اپیدمی در بیماران بستری شده در بیمارستانهای استان اردبیل بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی (توصیفی- تحلیلی)، کلیه بیماران دارای علایم مشکوک به کووید-۱۹ که به بیمارستانهای استان اردبیل مراجعه کرده و بستری شده اند مورد مطالعه قرار گرفتند. این اطلاعات از سیستم ثبت داده های بیمارستانی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل استخراج گردید و در دو بازه زمانی بین ۲۰ فوریه تا ۱۰ جولای ۲۰۲۰  مورد آنالیز قرار گرفتند. برای بررسی رابطه بین علائم COVID-۱۹ و دوره‌های زمانی، از آزمون‌های مجذور کای و آزمون فیشر در نرم افزار SPSS-۱۶ استفاده شد.
یافته ها: تعداد کل موارد بستری  در طول مطالعه ۵۵۴۱  مورد  بودند که بعد از آزمایش PCR  از کل بیماران نتیجه آزمایشگاهی برای ۲۵۰۶ نفر (۲۲/۴۵%) مثبت بودند. طبق نتایج این مطالعه  شیوع دل درد و کوفتگی بدن در فاصله زمانی اول تا دوم تقریباً دو برابر شد (۰۵/۰p<). با این حال شیوع ضعف عمومی بدن، گیجی یا تحریک پذیری، آبریزش بینی، درد قفسه سینه و قرمزی ملتحمه چشم در این مدت کاهش قابل توجهی داشتند (۰۵/۰p<).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که در ابتدای اپیدمی علایم تنفسی در بیشتر مبتلایان گزارش شده است. با گذشت زمان برخی علایم دیگر نظیر علایم گوارشی و بویایی و چشایی نیز بیشتر شده اند اما باز هم علایم دستگاه تنفســی در کووید-۱۹ جزو علایم شدید بوده و بصورت مستقیم در میزان بستری و مرگ و میر تاثیر دارد.
 
روح اله پروری، صفورا کریمی، محمد علیایی، مرضیه عباسی نیا، مجید معتمدزاده، پژمان محمدی*،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه بار کاری در ابتدا به بارکار فیزیکی متمرکز بوده اما امروزه با تغییر در ویژگی­های مشاغل، مطالعات بر روی نوع دیگری از آن به نام بار کاری ذهنی معطوف شده است. این مطالعه میزان بار کاری ذهنی و خستگی را به همراه عوامل موثر احتمالی بر آن­ها در پرسنل اتاق عمل بررسی کرده است.
روش کار: این مطالعه که به صورت توصیفی- تحلیلی و مقطعی انجام گرفت، عوامل موثر بر بار کاری ذهنی و خستگی در پرسنل اتاق عمل بیمارستان­ها را بررسی کرده است. داده­ها با سه پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، CIS۲۰R و NASA-TLX گردآوری شد. تحلیل آماری با آزمون­های همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تی مستقل انجام شد.
یافته ها: حداکثر و حداقل بار کاری ذهنی کل در این مطالعه بترتیب ۱۰۰ و ۱۷/۴۱ با میانگین ۳۱/۷۴ بود. از ویژگی­های دموگرافیک، سطح تحصیلات با بار کاری ذهنی کل همبستگی معنادار داشت. همچنین برخی از زیرمقیاس­های بارکاری ذهنی با برخی از ویژگی­های دموگرافیک ارتباط معنادار داشتند. حداکثر و حداقل خستگی کل در این مطالعه به ترتیب ۹۷ و ۲۸ با میانگین ۳۸/۵۸ بود. از ابعاد مختلف بارکار ذهنی بعدهای عملکرد و کسل کنندگی ارتباط معنادار با خستگی کل داشتند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بارکار ذهنی در پرسنل اتاق عمل بالا بوده و ابعاد مختلف بارکاری ذهنی و خستگی ارتباط معنادار با یکدیگر دارند. همچنین برخی ویژگی­های دموگرافیک بر بار کاری ذهنی تاثیرگذار هستند. بنابراین می­توان نتیجه گرفت که بار کار ذهنی و خستگی با یکدیگر مرتبط بوده و با کاهش بار کاری ذهنی در پرسنل اتاق عمل، می­توان خستگی را تا حدودی کنترل کرد.
 
سجاد اسلامی، قدرت اله عباسی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و اهداف: با شیوع همه گیری عالم گیر ویروس کرونا نیاز به شناخت علائم فیزیولوژیک آن بسیار بیشتر از گذشته احساس شد که یکی از مسئولیتهای خطیر پزشکان و جوامع پزشکی و درمانی این مهم بود. اما بررسی ابعاد روانی و سایکوسوماتیک این بیماری به عهده روانشناسان و روانپزشکان بوده است و در همین راستا نویسندگان این مقاله نیز به بررسی این مهم میپردازند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اضطراب سلامت و باور به تئوری توطئه با نگرش نسبت به واکسن کووید ۱۹ بود.
روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر وب بود.  ۲۶۵شرکت کننده از طریق شبکه های اجتماعی بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه پرسشنامه های اضطراب سلامت، ذهنیت تئوری توطئه CMQ و نگرش به واکسن VAX به صورت گوگل فرم و آنلاین پخش شد. برای تجزیه و تحلیل د اده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در محیط نرم افزار SPSS-۲۴ استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بین اضطراب سلامت، باور به تئوری توطئه و نگرش نسبت به واکسن رابطه چندگانه وجود داشت و بین اضطراب سلامت با نگرش به واکسن رابطه مثبت و معنی دار (۰۵/۰p<)، و بین باور به تئوری توطئه با نگرش به واکسن رابطه مثبت و معنی دار (۰۵/۰p<) وجود داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها میتوان نتیجه گرفت که اضطراب سلامت و باور به تئوری توطئه میتوانند نگرش نسبت به واکسن را پیش‫بینی کنند.
 
احمد آقایی، مرتضی عالیقدری *، یوسف پورعشق، مهدی وثوقی نیری، عباس عباسی قهرمانلو، سعید امیدی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: منابع آب اغلب در معرض آلاینده های مرتبط با فرآیند دفع پسماندهای شهری قرار دارند. این مطالعه با هدف تعیین کیفیت منابع آب اطراف محل دفن پسماندهای شهر لنگرود در سال ۱۴۰۰ انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۲ چشمه در بالادست و ۲ منبع آب (چاه و چشمه) در پایین دست محل دفن پسماند و یک رودخانه (با ۲ ایستگاه نمونه برداری) نزدیک محل دفن، به عنوان منابع آب مورد مطالعه انتخاب شد. نمونه برداری و آنالیز پارامترهای فیزیکی (دما، کدورت و TSS)، شیمیایی (pH، EC، TDS، BOD۵، COD، نیترات، سولفات و فلزات سنگین) و میکروبی (کلیفرم و E.coli) کیفیت آب و نمونه های خاک منطقه با روشهای استاندارد انجام گرفت. داده ها از طریق مقایسه با استانداردهای ایران، شاخص های شولر و ویلکوکس، تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: در همه نمونه های آب، کدورت بیشتر از حد مطلوب و غلظت تمام پارامترهای شیمیایی کمتر از حداکثر مجاز تعیین شده در استاندارد ایران جهت شرب و آبیاری بود. در چاه پایین دست محل دفن، مجموع نسبت غلظت نیتریت و نیترات اندازه گیری شده به مقادیر توصیه شده در آب آشامیدنی، تقریباً ۴ برابر استاندارد ایران بود. تعداد کلیفرم و E.coli در همه منابع آب، بیشتر از حد مجاز استاندارد ایران جهت شرب بود. کیفیت همه نمونه های آب بر اساس دیاگرام شولر (آشامیدن) در رده قابل قبول تا خوب و از لحاظ شاخص ویلکوکس، به غیر از رودخانه پایین دست محل دفن، در رده کمی شور بوده و برای کشاورزی نسبتاً مناسب بود.
نتیجه گیری: کیفیت منابع آب بالادست و پایین دست محل دفن پسماندهای شهری لنگرود، تفاوت زیادی با هم نداشت وکیفیت آب رودخانه پایین دست محل دفن در رده شور و با تمهیدات لازم (زهکشی)، برای کشاورزی، مناسب بود.
 
عباس عباسی قهرمانلو، مهدی عابدی، یاشار شیردل، اسلام مرادی اصل*،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: رشته بهداشت عمومی شاخه اساسی علوم بهداشتی است که هدف از راه اندازی آن، آموزش و تربیت نیروهای آگاه به نیازهای جامعه، خانواده و فرد است. وجود یک برنامه آموزشی موثر و مطابق با پستهای شغلی در شبکههای بهداشت و درمان میتواند باعث ارائه خدمات مناسب در سطح جامعه گردد.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی با مشارکت مدیران و کارکنان شاغل در مراکز بهداشتی درمانی انجام شد و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده گردید. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد که روایی و پایایی آن بررسی و تایید شده بود گردآوری گردید و ضریب آلفای کرونباخ برای تمام ابعاد پرسشنامه بالاتر از ۷/۰ بوده است. پرسشنامه مشتمل بر ۲ بخش شامل اطلاعات دموگرافیک افراد مشارکت کننده و لیست دروس مطابق با کوریکولوم رشته کارشناسی بهداشت عمومی بود.
یافته ها: از تعداد ۱۰۰ نفر شرکت کننده در این مطالعه ۷۳ نفر دارای مدرک کارشناسی، ۲۲ نفر کارشناسی ارشد، ۴ نفر دکتری تخصصی و ۲ نفر کاردانی بودند و همگی شاغل بودند. میزان رضایت کلی افراد از شغل خودشان ۴۳ درصد بوده و پست شغلی ۵۲ درصد افراد همسو با رشته تحصیلیشان بود. در گروه دروس پایه و اصلی رشته کارشناسی بهداشت عمومی ۲/۱۲ درصد شرکت کنندگان این انطباق را بسیار زیاد و ۲۰ درصد افراد هم بطور کلی میزان انطباق دروس اختصاصی با نیازهای شغلی را در حد بسیار زیاد میدانستند.
نتیجه گیری: میزان انطباق دروس پایه و اصلی بطور میانگین کمتر از ۵۰ درصد میباشد ولی در دروس اختصاصی میانگین انطباق بالای ۵۰ درصد شرکتکنندگان زیاد و بسیار زیاد توصیف کردهاند. لذا بایستی بازنگری کوریکولوم آموزشی بهداشت عمومی در قسمت دروس پایه و اصلی مورد توجه قرار گیرد.
 

صفحه 1 از 1     

مجله سلامت و بهداشت Journal of Health
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4623