زمینه و هدف: واکسن سرخک، اوریون و سرخجه ( (MMRازسال ۱۳۸۳ به برنامه واکسیناسیون اطفال ایران افزوده شد و تا کنون مطالعات کافی و قابل توجهی در زمینه واکنش‌های جانبی آن در ایران انجام نشده است. این مطالعه به منظور تعیین واکنش‌های جانبی این واکسن که انتظار می‌رود در طول یک ماه بعد از تزریق در کودکان رخ ‌دهند، صورت گرفت. روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی می‌باشد که بر روی ۲۱۰ کودک واکسینه شده با واکسن MMR از دی‏ماه ۱۳۸۴ لغایت ۳۰ آذر ۱۳۸۵ در شهر اردبیل انجام شد. نمونه‌ها از هر دو جنس و در دوگروه سنی ۱۵ـ۱۲ ماهه و ۶ـ۴ ساله بودند. ابزار جمع‏آوری اطلاعات چک لیستی بود که بعد از تکمیل مشخصات کودک و دریافت شماره تلفن تماس توسط مسئول واکسیناسیون، حدود ۴ـ۳ هفته بعد از تاریخ تزریق، جهت پیگیری واکنش‌های جانبی احتمالی، با برقراری تماس تلفنی با خانواده کودک، تکمیل گردید. داده‏ها با استفاده از روش آمار توصیفی در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: ۱۱۲ نفر (۳۳/۵۳%) از کودکان پسر و بقیه دختر بودند. ۷۶/۳۴% پسرها و ۱۱/۴۵% دخترها در سن ۱۵ـ۱۲ ماهگی و بقیه در گروه سنی ۶ـ۴ ساله قرار داشتند. از کل کودکان، ۹۲ نفر (۸/۴۳%) از کودکان دچار واکنش‌های جانبی شدند که از این میان شایع‏ترین آن‏ها به ترتیب عبارت بودند از: تب با ۵۹ مورد (۵۹/۲۸%)، ضعف و بی‌حالی با ۲۳ مورد (۹۵/۱۰%)، درد محل تزریق با ۲۱ مورد (۱۰%)، راش با ۱۴ مورد (۶۶/۶%)، تهوع و استفراغ با ۱۰ مورد (۷۶/۴%) و تورم غدد بزاقی و پاروتید با ۵ مورد (۳۸/۲%). تب بیشتر در گروه ۶-۴ ساله و راش در گروه سنی ۱۵-۱۲ ماهه گزارش گردید. نتیجه‏گیری: دراین مطالعه، تب شایع‌ترین علامت گزارش‏شده بعد از تزریق واکسن MMR بود و مراقبت کودکان از نظر تب بعد از تزریق توصیه می‏شود.

زمینه و هدف: بیماری و عدم صلاحیت از چالش‏های بسیار معمول در هر خانواده‏ای می‏باشد و مشکلات روانی اجتماعی که در زمان‏های بخصوصی توسط هر فردی از اعضای خانواده تجربه می‏شود، تاثیر غیر قابل انکاری بر روی کل سیستم خانواده دارد. بر اساس برآورد موسسه سرویس‏های بهداشتی، تعداد کودکانی که مشکلات بهداشت روانی دارند ۷/۷ تا ۸/۱۲ میلیون نفر می‏باشد. بعلاوه دو سوم افراد جوان که دارای مشکلات بهداشت روانی می‏باشند از دریافت هرگونه کمکی محروم هستند. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت روانی اجتماعی افراد ۶-۱۶ سال شهر اردبیل و آپگار خانواده آن‏هادر سال ۱۳۸۲ انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع مطالعه توصیفی بوده و روش نمونه‏گیری خوشه‏ای طبقه‏بندی شده بود که ۳۸۰ نفر از دانش‏آموزان به عنوان نمونه بطور تصادفی از خوشه‏ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‏ها در این پژوهش چک لیست PSC حاوی ۳۵ سوال، و پرسش‏نامه آپگار خانواده حاوی ۲۵ سوال و ۵ سوال نیز مربوط به مشخصات دموگرافیک دانش‏آموزان بود. بررسی داده‏ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت و نتایج با استفاده از آمار توصیفی به صورت جداول توزیع فراوانی عددی و نسبی مطلق در ۶ جدول عیناً گزارش شده است. یافته‏ها: نتایج نشان داد که ۵/۵۱% دانش آموزان دارای سن ۱۱-۶ سال، ۵۰% مذکر و ۵۰% مونث بودند و بر اساس چک لیست PSC۳/۵۵% دانش‏آموزان دارای نمرات بالای ۲۸ بودند. بررسی وضعیت آپگار خانواده‏ها نشان داد که در ۷/۸۹ % موارد، آپگار خانواده‏ها خوب بوده است. نتیجه‏گیری: امتیازات کسب شده از پرسش‏نامه PSC اکثریت افراد بالاتر بود و این زنگ خطری است تا به مسائل و مشکلات افراد ۱۶-۶ سال توجه بیشتری شود. ولی آپگار اکثریت خانواده‏ها مطلوب بود.

زمینه و هدف: رشد روز افزون جمعیت، نیاز به تولیدات کشاورزی و مواد غذایی را روز به روز بیشتر می‏نماید. امروزه به‏دلیل عدم آشنایی کافی کاربران سموم با اصول صحیح دفع آفات کشاورزی و نحوه نگهداری سموم‏، آمار مسمومیت‏های اتفاقی یا عمدی کاربران بالا می‏باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اپیدمیولوژیک مسمومیت‏های ناشی از سموم دفع آفات کشاورزی در مراجعین به بیمارستان‏های شهر اردبیل در سال ۱۳۹۰ بود. روش کار: در این مطالعه توصیفی تعداد کل ۲۴۵ نفر از بیماران بستری شده در بیمارستان‏های شهر اردبیل مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات شامل سن، جنس، محل سکونت، شغل، وضعیت تاهل، نوع ماده علف‏کش، علت مسمومیت، فصل مسمومیت، سابقه بیماری جسمی، روانی و علایم بالینی، برای بیماران توسط چک لیستی تکمیل و در نرم افزار آماری SPSS-۱۶ با استفاده از روش‏های آمار توصیفی در قالب جدول، نمودار و شاخص‏های آماری تحلیل شدند. یافته ها‏: ۱۶۲ نفر (۱/۶۶%) از بیماران زن و بقیه مرد بودند. میانگین سنی بیماران ۵۲/۳۰ سال و شایع‏ترین بازه سنی ۳۰-۲۰ سال با ۸۹ مورد (۳/۳۶%) بود. فصل تابستان با ۱۱۲ مراجعه‏کننده (۷/۳۹%) بیشترین میزان پذیرش، در ۱۹۱ بیمار (۹۵/۷۷%) علت مسمومیت آگاهانه بود. ۴/۲۹ درصد بیماران با علامت تنفسی، ۴۲ درصد با علامت عصبی، ۸/۵۱ درصد با علامت چشمی، ۹/۸۶ درصد با علامت گوارشی، ۲۹ درصد با علامت قلبی عروقی و ۸/۷ درصد با علامت کلیوی مراجعه کرده بودند. فسفید با ۸۶ نفر (۱/۳۵%) شایع‏ترین نوع آفت کش بود. نتیجه گیری: با توجه به مرگ و میر ناشی از مسمومیت‏ها، بار مالی و اصول اخلاقی کار لازم است که اقدامات آموزشی برای محافظت از مردم در برابر مسمومیت انجام شود.

زمینه و هدف: موقعیت بیمارستان‌ها نسبت به سایر کاربری‌های شهری به ویژه شبکه‌ معابر از یک طرف و تراکم جمعیتی از سوی دیگر در آرامش روحی- جسمی ساکنین شهری نقش مهمی دارد. بعلاوه، تعیین شعاع عملکردی و حوزه نفوذ بیمارستان‌ها می‌تواند در تعیین مکان بهینه برای این نوع کاربری مؤثر باشد. بنابرین این پژوهش در پی آن است که ضمن ارائه ارزیابی مکانی بیمارستان‌های موجود، بهترین مکان‌ها برای استقرار آن‌ها را در سطح شهر مشخص نماید. روش کار: متدولوژی تحقیق توصیفی- تحلیلی می‌باشد که در مرحله اول موقعیت مکانی بیمارستان‌های موجود و در مرحله دوم مناطقی که (با توجه به معیارهای که برای مکان‌یابی بیمارستان مطرح است) دارای نیاز به بیمارستان هستند؛ با استفاده از مدل تلفیقی خطی وزن دار WLC و نرم افزار ARCGIS مشخص شده است. با توجه به تعداد معیارهای دخیل در مکان‌یابی بهینه بیمارستان‌ها در مقاله حاضر سعی شده است تلفیقی از قابلیت‌های GIS و مدل WLC در ارائه الگوی مناسب مکان‌گزینی این مراکز مورد آزمون قرار گیرد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می‌دهد که مکان‌یابی بیمارستان‌های موجود در شهر اردبیل از فرایندی منطقی و علمی تبعیت ننموده است. تجمع بسیار زیاد این فضاها در مرکز و جنوب غربی شهر منجر به مشکلات متعددی در این بخش از شهر شده و کمبود این کاربری در سایر مناطق را سبب شده است. نتیجه‌گیری: نتیجه کلی بیان می‌دارد درصورت احداث مراکز بیمارستانی مناطق دانش‌آباد، کارشناسان، اسلام‌آباد و گلستان در اولویت‌های نخست، مناطق یوسف‌آباد، سلمان‌آباد، جوادیه، عباسیه و زینبیه در اولویت دوم و در نهایت مناطق شهید رجایی و سید‌آباد در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرند. در نهایت بررسی مناطق اولویت دار در خروجی نهایی حاصل از مدل WLC نشان داد که این مناطق منصف به شرایط مطلوب از نظر معیارهای تعیین شده هستند. این امر نشانگر توانمندی‌های این فنون و ابزارها در نقش آفرینی به عنوان سیستم پشتیبان تصمیم گیری (DSS) برای انتخاب گزینه‌های مناسب است.